نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شهید هدایت صحرایی
خاطرات شفاهی همسران شهدا
سردار شهید «هدایت صحرایی» مسئول اطلاعات سپاه دهلران از جمله شهدای دفاع مقدس است که در طی عملیات والفجر ۳ در جبهه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همسر شهید می‌گوید: همیشه روسری‌ام را پشت گوش‌هایم می‌بستم یک روز خواهر شهید به من گفت چرا تو هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوی این طور روسری‌ات را می‌بندی! گفتم هر لحظه احساس می‌کنم باید منتظر خبر شهادت هدایت باشم. در ادامه این مصاحبه تصویری پر از خاطرات تلخ و شیرین این همسر شهید از زندگی کوتاه مشترکش منتشر می شود.
کد خبر: ۵۷۸۵۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۱

همزمان با سالروز شهادت سردار شهید «هدایت صحرایی» معروف به چمران دهلران ویژه‌نامه الکترونیکی این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد ایلام منتشر شد.
کد خبر: ۵۷۳۱۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۱

مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام در اولین دوره رقابت‌های کشتی آزاد و فرنگی گرامیداشت شهید گرانقدر «هدایت صحرایی»، شهیدان را پهلوانان واقعی برشمرد و گفت: پهلوانان زیادی داریم که از روی همین تشک‌های ورزشی و از دل همین سالن ها، راهی جبهه‌ها شدند و به شهادت رسیدند.
کد خبر: ۵۴۱۲۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۰

شهید «هدایت صحرایی» ملقب به چمران دهلران؛
نويد شاهد - سردار شهید "هدایت صحرایی" مسول اطلاعات سپاه دهلران از جمله شهدای دفاع مقدس است که در طي عمليات والفجر3 در جبهه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. نوید شاهد ایلام ويژه نامه این شهید والامقام كه شامل زندگينامه، وصيت نامه، خاطرات، تصاوير، پيام شهيد، معرفي و ... است را برای مخاطبان خود منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۱۱۸۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۱

معرفی کتاب؛
نوید شاهد - " «هدایت» " به زندگی نامه و رشادت‌های سردار شهید «هدایت صحرایی» پرداخته است. این کتاب در ۲۳۲ صفحه در فصل‌های از زندگینامه و رشادت‌های شهید تا زمان شهادت که توسط محمد صحرایی در سال ۱۳۹۸ نوشته شده و نشر مرصاد آن را به چاپ رسانده است.
کد خبر: ۵۱۱۸۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۱

نوید شاهد - شهید هدایت صحرایی از جمله شهدای دفاع مقدس است که در مرداد ماه 1362 در منطقه مرزی مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. تصاویری از این شهید والامقام در نوید شاهد ایلام ببینید.
کد خبر: ۴۸۴۵۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۱

کسی که دشت های دهلران، مهران، فکه، موسیان و زیبدات دلاوری ها و رشادت های او را در قلب خود به یادگار دارند و استواری گام هایش را گواهی می دهند.
کد خبر: ۴۶۰۹۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

از دفتر خاطرات شهید هدایت صحرایی؛
در بخشی از دفتر شعر شهید هدایت صحرایی آمده است: سالها مشتاق ديدار وصال يار بودم،گر چه پر پر شد تنم اما به محبوبم رسيدم.
کد خبر: ۴۶۰۹۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

نرم افزار چند رسانه ای
نرم افزار چند رسانه ای «فرمانده گروهان سردار رشید اسلام شهید هدایت صحرایی » با همت معاونت فرهنگی آموزشی بنیاد شهید و اداره اسناد و انتشارات استان ایلام تکثیر شد...
کد خبر: ۴۴۹۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۳۰

وصیت نامه سردار رشید اسلام شهید هدایت صحرایی
روزه بگیرید و امر به معروف و نهی از منکر را از یاد نبرید. ولایت فقیه نوری است که خفاشان شب پرست طاقت دیدن آن را ندارند.
کد خبر: ۴۳۴۵۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۱۳

شوق پرواز
بیا ای دوست با من بگو از شوق پرواز که می خواهم دمی بالی گشایم...
کد خبر: ۴۰۷۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۱

مادرم انسان میمیرد پس چه بهتر جهاد کردن در راه خدا و شهادت در راه او ...
کد خبر: ۴۰۷۱۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۱

شوق پرواز
شهیدی که جشن شهادت خودش را با یک عظمت خاص برگزار کرد ...
کد خبر: ۴۰۲۷۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۲۴

نامه آخر
این نامه را به مادرم برسان و بگو که هدایت فردا می آید...
کد خبر: ۴۰۱۵۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۳۰

شوق پرواز
هدایت صحرایی را با تنی مجروح ملاقات کردم از وجود ایشان بسیار خوشحال شدم اما به این فکر کردم که خدا نکند این عاشق ولایت و شیفته اسلام و انقلاب و کسی که دیدار پروردگار را به همه چیز ترجیح می دهد از میان ما روزی به این زودیها پر زند و قفس خاکی خود را بشکند.
کد خبر: ۳۹۷۸۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۲۵

کد خبر: ۳۹۶۵۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۰۶

وی یک ماه قبل از شهادت خود گفت خواب دیدم که ریش صورتم به خون آغشته خواهد شد که در عملیات والفجر سه دقیقا گلوله به صورت وی اصابت می کند و تمام صورت و ریش وی آغشته به خون شد، همان چیزی که خود قبل از شهادت گفته بود که این نشان از اخلاص پاک وی بوده است.
کد خبر: ۳۹۶۴۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۰۵

بابای عزیزم می خواهم بگویم که سخت ترین روزهای زندگی من آن روزهایی بود که تازه قدم در دبستان گذاشتم وباید درپای تخته سیاه، با دستان کوچک ولرزانم کلمه "بابا "را بخش می کردم و صدا می کشیدم یا می نوشتم، ومن قادر به این کارنبودم زیرا من در زندگی خود هرگز پدر را ندیده و کسی را بابا صدا نکرده بودم از اینرو برایم سخت ورنج آور بود.
کد خبر: ۳۹۶۴۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۰۵